«پلیس زن» به یاری نیروی انتظامی میآید
14
جوامع مختلف به نسبت شرایط فرهنگی، اجتماعی، سیاسی، اقتصادی و جمعیتی با ناهنجاریها و جرایم گوناگونی مانند سرقت، قاچاق، قتل، کلاهبرداری و ... روبهرو میشوند و برخورد با این ناهنجاریها نیازمند دستگاه و نیرویی است که
در اغلب کشورها بر آن نام «پلیس» نهادهاند.
پلیس یا نیروی انتظامی به عبارتی مهمترین تشکیلات مقابلهکننده با اعمالی است که به طور مستقیم با امنیت، حیثیت و تمامیت زندگی آحاد جامعه ارتباط دارد. مردم نسبت به «نوع و میزان توان پلیس» در این «مقابله» حساس و دقیق هستند و میزان اعتماد آنها به نیروی انتظامی نقش مهمی در «رضایتمندی عمومی نسبت به حکومت» دارد.
در ایران، پیش از برقراری نظام اسلامی «پلیس زن» در شهربانی سابق مطرح و ایجاد شد. اما پس از انقلاب اسلامی با تغییراتی که در نیروی انتظامی به وجود آمد، زنان در کادر دفتری و اداری به کار گرفته شدند. اینکه پیش از انقلاب با چه اهداف و دیدگاههایی پلیس زن ایجاد شد و پس از آن چرا زنان در نیروی پلیس به بخشهای اداری و دفتری منتقل شدند، موضوعی است که طی این گزارش بدان پرداخته خواهد شد. اما مهمتر از اینها اینکه طی سالهای اخیر، موضوع به کارگیری زنان در نیروی انتظامی، در ابعاد گستردهتر به میان آمده و در سال جاری دانشگاه علوم انتظامی با پذیرش تعدادی دانشجوی زن در این رشته، به طور عملی جامعه را با موضوع ایجاد پلیس زن روبهرو ساخت.
چرا پلیس زن؟
اما چرا «پلیس زن»؟ چه انگیزهها و نیازهایی موجب طرح این موضوع شده است؟ اهداف این نوع حضور زن چیست؟ و چرا این نحوه حضور دچار افت و خیزهایی طی بیست سال اخیر شد؟
بیشک دیدگاههای صریح حضرت امام به عنوان بنیانگزار جمهوری اسلامی و مقام معظم رهبری در خصوص بهرهمندی از توان زنان در همه عرصههای مورد نیاز جامعه راه اصلاح دیدگاههای منفی در این زمینه را نیز فراهم ساخته، اما بررسی و موشکافی موضوع برای پاسخ به تردیدها و مروری بر آنچه گذشته، مسیر آینده را روشنتر خواهد ساخت.
چرا «پلیس زن» از فعالیتهای عملیاتی حذف شد و چرا و چگونه اکنون باز به میدان میآید؟
ظاهرا پاسخ به این سؤالات همانند افت و خیزهای اصل موضوع، دشواریهایی را در پی دارد که در جریان تهیه این گزارش گریبانگیر ما نیز شد. تلاش برای ایجاد ارتباط با بخشهای پاسخگو در نیروی انتظامی که گاه به چندین ماه کشید؛ پاسخهای کوتاه از برخی مسؤولین؛ و عدم پاسخگویی از برخی دیگر؛ چرا؟
آیا موضوع این قدر در پرده ابهام است؟ یا هنوز از اولویت لازم در بین مسؤولین محترم ذیربط برخوردار نیست؟
مثبتترین برخورد البته از سوی معاونت تبلیغات و روابط عمومی سازمان عقیدتی، سیاسی نیروی انتظامی ارائه شد. سرتیپ پیرایهجو و همکارانشان تلاش مسؤولانه و صمیمانهای را در تهیه این گزارش داشتند که جای تشکر و قدردانی دارد و پشتیبانی این سازمان با توجه به جایگاه آن از «پلیس زن» مایه امیدواری فراوان است.
گفتگو با معاونت روابط عمومی و تحقیقات
سازمان عقیدتی، سیاسی
از همینرو گزارش را با گفتگویی که در این زمینه با سرتیپ دوم پیرایهجو معاونت روابط عمومی و تحقیقات سازمان عقیدتی، سیاسی نیروی انتظامی صورت گرفت، آغاز میکنیم.
* ضمن تشکر از فرصتی که در اختیار مجله
پیام زن قرار دادید، بفرمایید موضوع «پلیس زن» از چه سابقهای در ایران برخوردار است؟
بسماللّه الرحمن الرحیم. آنچه در موضوع سابقه پلیس زن قبل از انقلاب لازم به ذکر است اینکه نظام طاغوت تلاش میکرد تا با بعضی مظاهر، خود را در دنیای آن روز به عنوان نظامی متمدن مطرح کند و فکر میکرد طرح پلیس زن در واقع یکی از وسایلی است که میتواند او را به جامعه باصطلاح مدرن جهانی نزدیک کند. این شاید مهمترین هدف رژیم گذشته از ایجاد پلیس زن بود. البته در این جریان تعدادی از افسران زن مأموریتها و خدماتی را در اداره راهنمایی و رانندگی، گذرنامه و برخی بخشهای دیگر ارائه میدادند، ولی آن چیزی که اصل به نظر میرسید عقب نماندن از قافله تمدن جهانی و تظاهر به مدرنیزه کردن کشور بود.
اما پس از پیروزی انقلاب اسلامی به رهبری حضرت امام با جهتگیری خاصی که کشور به سوی الهی شدن و حفظ حریم اسلام نمود، در تمامی نهادها و سازمانها تغییرات زیربنایی ایجاد شد. تغییراتی به سمت ارزشی شدن تشکیلات و ارگانهای کشور که ما آن را مرهون راهنماییهای حضرت امام(ره) هستیم. در این رهگذر به مرور زمان احساس ضرورت بهرهمندی از توان نیمی از جامعه بیشتر شد. نیمی از جامعه که زنان آن را تشکیل میدهند و ضمن حفظ نقش تربیتی خود، در امور اجتماعی نیز فعال شدهاند. روند پیشرفت آنان که امروز اکثریت دانشجویان را در دانشگاهها تشکیل میدهند و درصد قبولی آنان بر آقایان فزونی یافته، تأییدی بر این احساس ضرورت بود.
در چنین شرایطی، یکی از پیشگامان پلیس زن در نظام اسلامی سازمان عقیدتی، سیاسی بود تا از خانمهایی که به هر حال خدماتی را در این بخش ارائه میدادند به شکل بهتر و تخصصیتری استفاده شود.
اولین جرقهها
* یعنی باب پلیس زن به طور کامل بسته نشده
و برخی فعالیتها در این بخش، پس از انقلاب توسط زنان انجام میگرفت؟
بله، در سپاه پاسداران، در کمیتههای انقلاب اسلامی و شهربانی و ژاندارمری سابق، تعدادی خانمهای دورهدیده کار میکردند و بحق هم در بخشهای کشف جرایم، پلیس علمی، آزمایشگاه جنایی، راهنمایی و رانندگی، گذرنامه و انگشتنگاری، بهره بسزایی از آنها برده میشد. البته در این میان خواهران دیگری هم بتدریج فعالیت خود را آغاز کرده بودند و برای همه اینها ضرورت طی شدن دورههای ویژه احساس میشد. اولین جرقه ایجاد «پلیس زن» از همین جا زده شد که خانمها هم باید دورههای مخصوص خدمات انتظامی مورد نیاز جامعه را ببینند و بعد هم این موضوع مطرح شد که اگر قرار است اینها کار پلیس را انجام دهند، خوب است با لباس خاص که معرف پلیس بودنشان باشد ظاهر شوند که مورد سوء استفاده دیگران قرار نگیرند. از سوی دیگر این ضرورت احساس میشد که در جامعه اسلامی باید کار خانمها در این بخش به خانمهای دوره دیده و پلیس زن سپرده شود.
لذا این فکر در سازمان عقیدتی، سیاسی به ابتکار ریاست محترم سازمان، حضرت حجتالاسلام رحمانی، مورد توجه قرار گرفته و گفتند گردش کار را خدمت مقام معظم رهبری تقدیم کنیم و از ایشان کسب تکلیف نماییم. بر این اساس در تاریخ 4/9/72 گردش کار تهیه شده به محضر مقام معظم رهبری و فرماندهی کل قوا ارائه شد و بخشی از مأموریتهای ناجا که در آن نیاز به خدمات انتظامی خانمها احساس میشود، گزارش شد. از جمله این مأموریتها در بخش راهنمایی و رانندگی، آزمون آییننامه و رانندگی عملی، در برخورد با منکرات، کار هدایت و بازجویی متهمین، در صورت لزوم نفوذ در باندهای منکرات در مواردی که مخصوص زنان است، بازدیدهای لازم از محلهای اختصاصی زنان، نگهبانی از بازداشتگاههای زنان و زنان بازداشتی در یگان، دستگیری مجرمین زن، حفظ و کنترل اجتماعی زنان، بازرسی در مکانهای حساس مانند فرودگاهها، تشخیص هویت و انگشتنگاری و عکسبرداری میباشد.
اساسا به خاطر حفظ شؤونات اسلامی، ما نیاز به حضور زنان دوره دیده در بخشهایی که گفته شد داریم. بنابراین موارد را خدمت آقا ارائه دادیم و ایشان دستور فرمودند در ستاد کل موضوع بررسی شود. بدین ترتیب تا کنون در ستاد کل چهار جلسه در این خصوص تشکیل شده است.
اصلاح قانون
* در این جلسات بیشتر چه مسایلی طرح و
بررسی شده است؟
مسایل مختلف مطرح شده، از جمله موضوع درجه و لباس که اساسا پلیس باید در جامعه شناخته شود تا مورد سوء استفاده قرار نگیرد. اگر خانمهای پلیس نیز شناخته نشوند واقعا مشکل پیدا میکنند. بعضا میبینیم که ضد انقلاب از این موارد سوء استفاده کرده و همه زحمات نیروی انتظامی با این افراد نفوذی از بین میرود. لذا بحث لباس و اینکه درجه بزنند یا نه در جلسات مطرح شد. آلبومی تهیه شد که حاوی لباس و نحوه استفاده از درجات بوده ـ مانند اینکه خانمها به افراد مافوق خود از خانمها ادای احترام کنند، اما احترام زنان به مردان و بالعکس با تغییرات لازم در آییننامه انضباطی اعمال شود ـ و پیشنهاداتی در مورد احترام گذاشتن نیز عنوان شد که هنوز پخته نشده و به صورت زیربنایی در دست بررسی است تا انجام بهینه وظایف در آن بخوبی لحاظ شود. البته افرادی را به صورت آزمایشی در اداره گذرنامه مستقر کردیم و خدمات گذرنامه خانمها کاملاً از آقایان جدا و به دست خود خانمها انجام میشود که اثرات خوبی نیز داشته است. همچنین در راهنمایی و رانندگی هم اکنون کار آزمون زنان را خانمهای دوره دیده شهربانی سابق انجام میدهند.
لازم است تأکید نماییم که فرمانده محترم نیروی انتظامی امیر تیمسار لطفیان از زمان انتصابشان با همه توان از موضوع ایجاد پلیس زن حمایت کرده و آن را دنبال کردند.
اقدامات ایشان منجر به اصلاح ماده 20 قانون و مقررات استخدامی نیروی انتظامی در مجلس شورای اسلامی شد که بر اساس آن نیروی انتظامی میتواند از خدمات پرسنل زن در مواردی که گفته شد استفاده نماید و اولویت در این گونه مشاغل با پرسنل انتظامی زن است و به عبارت دیگر مجوز استخدام پلیس زن داده شده است. بنابراین از لحاظ قانونی نیز اکنون مشکلی نداریم.
* این ماده در چه سالی تصویب شد؟
در سال 77.
* بنابراین با این مصوبه قانونی میبایست کار
سرعت بیشتری گرفته باشد.
بله، پس از آن جلسات بررسی با تمام توان در نیروی انتظامی پیگیری شد. 9 جلسه با دفتر امور زنان در سازمان عقیدتی، سیاسی بویژه در خصوص تعامل شرعی تشکیل دادیم که حالا اگر قرار است پلیس زن استخدام شود، وضعیت مأموریتها و استقرار زنان و مردان در باشگاهها و کلانتریها چگونه باید باشد. برخی از این موارد به تصمیم رسید و برخی هنوز در دست بررسی است.
در مورد درجه و لباس بحثهایی شد و گردش کار باید تقدیم مقام عظمای ولایت شده و از طریق ایشان مراتب ابلاغ شود. در مورد پاسگاهها و نحوه حضور زنان پلیس در آنها بحث شد که باید مأمور کافی برای خدمترسانی به خانمها موجود باشد و در باشگاههایی که مراجعین آن، هم زن و هم مرد هستند، مأمورین به صورت مشترک ـ مثلاً بازجوی زن و بازجوی مرد ـ در دسترس باشند، البته این بحث هنوز به مرحله تصویب نرسیده است.
در مورد «گشت»، سازمان عقیدتی، سیاسی نظرش این است که گشت خانمها کاملاً باید مجزا باشد. از راننده تا پلیس آن، زن باشند و البته میتوان به عنوان پشتیبانی آنها گشت مرد را نیز قرار داد. اگرچه به نظر ما این خانمها آنقدر باید آموزش ببینند که از نظر دفاع فردی هیچ مشکلی نداشته باشند. ما فکر میکنیم اگر لازم باشد باید آموزشهایی چون جودو و کاراته و تمام توانمندیهای رزمی را فرا گیرند و افراد ورزیدهای باشند که از عهده مأموریتهای محوله برآیند.
به هر حال این مسایل مؤلفههای گوناگونی دارد. اولاً از یک سو جامعه نیازمند پلیس زن است، ثانیا در نظام اسلامی باید موازین شرعی رعایت شود که این مورد باید دقیقا توسط سازمان عقیدتی ـ سیاسی تدوین شود و ثالثا باید مأموریتها و وظایف، برشماری و تفکیک شود که چه کاری بر عهده پلیس زن است. نباید صرفا کلیگویی شود. اگر جامعه به این نتیجه رسیده که باید پلیس زن داشته باشیم و واقعا حفظ ارزشهای اسلامی ایجاب میکند که ما از وجود پلیس زن بهرهمند شویم، از بزرگان در عرصه علم و اجتهاد، از بزرگان در حوزه و دانشگاه، استدعا میکنیم که این مسأله را برای نیروی انتظامی و برای مردم تبیین کنند.
به هر حال تاکنون در بحثهایی که شده به این نتیجه رسیدهاند که استخدام و گزینش باید با توجه به صلاحیتهای دینی و پایبندی کامل به مقدسات نظام جمهوری اسلامی باشد و از نظر وضعیت جسمانی حتما باید در معاینات پزشکی موفق شوند. ما معتقدیم که نیروی انتظامی رابطه بسیار نزدیکی با جامعه داشته و تأثیر زیادی بر آن دارد. اگر پلیس به این آگاهی و درک برسد منشأ دگرگونیهای مثبت زیادی در کشور خواهد بود.
بنابراین امیدواریم خانمهای پلیس ما از مؤمنترین و حزباللهیترین افراد نسبت به نظام، ولایت فقیه و همه ارزشهای اجتماعی باشند.
* برای آموزش پلیس زن با مشخصاتی که
اشاره کردید، چه تمهیداتی اندیشیده شده است؟
در دانشکده افسری با مدیریت خانمها، مجتمع آموزش عالی زنان ایجاد شده و با تدبیر و ابتکار عمل فرمانده نیرو در سال آینده 100 پلیس زن، از میان افراد دارای مدرک کارشناسی استخدام میشوند. امیدواریم در دانشکده علوم انتظامی توانمندیهای علمی و جسمانی پلیس زن، همچنین آموزشهای انضباطی به نحو مطلوب تحقق یابد.
* ظاهرا از خانمهای پلیسی که از سابق در نیرو
بوده و خدمت میکنند، درجهها گرفته شده و فقط آقایان دارای درجه هستند، آیا با ایجاد پلیس زن، درجههای آنان نیز بازپس داده میشود؟
* * این سؤال از مواردی است که باید مسؤولین نیروی انتظامی پاسخ دهند، اما از نظر سازمان عقیدتی، سیاسی هیچ ممنوعیتی وجود ندارد. اینان کسانی هستند که دورههای کامل مربوطه را طی کردهاند و خوب است از افراد مجرب و کارآمد در این زمینه استفاده شود. اگرچه فکر میکنم نظر مسؤولین نیرو نیز مثبت باشد.
* مجددا از فرصتی که در اختیار ما قرار دادید،
تشکر میکنم.
* * من هم متشکرم.
سرآغاز تجربهای ضروری
چنانچه اشاره شد، جامعه نیازمند حضور و ارائه خدمات از سوی زنانی است که به عنوان «پلیس زن» دورههای لازم را گذرانده و مسؤولیتهایی را بر عهده گیرند. طی تهیه این گزارش در جمع کارشناسان یا مسؤولین، نمونههای فراوانی از صدماتی که کمبود پلیس زن آموزش دیده تاکنون به امنیت و آرامش جامعه وارد کرده، مطرح شد. از جمله در مقابله با قاچاق مواد مخدر در مرزها که از طریق زنان قاچاقچی صورت میگیرد و یا در جریان دستگیری باندهای بزرگ به هنگام سوء استفاده آنها از زنان بزهکار که روشن است به دلیل لزوم پرهیز از بدآموزی و اشاعه بزه از تشریح این نمونهها اجتناب میورزیم.
همچنین در این بحثها عدم بهرهمندی از توانایی، درایت و ظریفاندیشی زنان در کشف و مقابله با جرایم به عنوان صدمه به تشکیلات امنیتی و انتظامی کشور یاد میشد.
اینک کشور ما پس از تجربیات دو دهه اخیر به ضرورت حضور چنین نیروی متخصصی پی برده و به دنبال آن سنگ بنای «پلیس زن» بر اساس معیارها و ارزشهای نظام اسلامی در حال پیریزی است. پس ما هماکنون دوره خطیری را میگذرانیم که هر سهلانگاری، غفلت، خطا، کجاندیشی یا برخورد سلیقهای میتواند تبعات غیر قابل جبرانی را در پی داشته باشد.
از مهمترین مباحث در این زمینه بیشک آموزش نیروهای پلیس زن است که بر عهده دانشگاه علوم انتظامی میباشد. بنابراین در این دانشگاه هماکنون برای آموزش بانوان، مجتمع آموزش عالی خواهران ایجاد شده است.
گفتگو با فرمانده دانشگاه نیروی انتظامی
برای آگاهی بیشتر از چگونگی جذب دانشجو، کیفیت آموزش و سایر شرایط مربوطه گفتگویی با سردار محمدیفر، فرمانده دانشگاه علوم انتظامی داشتیم که در زیر میخوانید:
* با تشکر از جنابعالی لطفا بفرمایید چه
انتظاراتی از مأمورین انتظامی زن دارید و به عبارت دیگر آنها را برای چه مأموریتهایی آموزش میدهید؟
بسماللّه الرحمن الرحیم. بکارگیری مأموران انتظامی زن دقیقا به واسطه نیازهای اجتماعی و در ارتباط مستقیم با بانوان جامعه میباشد. افزایش جمعیت، رشد بزهکاری و جرم در میان برخی زنان و افزایش ضریب سلامت و صحت مأموریتهای انتظامی ایجاب میکند تا از استعداد و تواناییهای بانوان برای پیشگیری از تخلفات، بزهکاریها و همچنین کشف جرایم و مقابله با مجرمین استفاده منطقی در چارچوب ارزشهای اسلامی، اخلاقی و حدود احکام و مقررات شرع به عمل آید. به عبارت دقیقتر بکارگیری آنان بر اساس نیازسنجی علمی ـ کاربردی خواهد بود که اکنون مراحل کارشناسی خود را در نیروی انتظامی طی میکند.
* محتوای دروس آموزشی زنان پلیس
چیست و چه تفاوتهایی با آموزشهای مردان دارد؟
کلیات دروس آموزشی مشترک است و تنها در بخشهایی متناسب با توانمندیهای بانوان و مأموریتهای خاصی که آنان انجام خواهند داد در پارهای از واحدهای درسی تفاوت خواهد داشت.
* آیا واحدهای روانشناسی و جامعهشناسی
نیز در این دروس وجود دارد؟
طبعا به لحاظ ضرورت آشنایی عمیق و کاربردی مأمورین انتظامی اعم از خانمها و آقایان با اصول و مبانی روانشناسی و جامعهشناسی این واحدها از دروس پایهای آنان خواهد بود.
* آیا واحد دفاع شخصی نیز پیشبینی شده
است؟
بانوان متناسب با مأموریتهای محوله میبایست از توانمندیهای فیزیکی و جسمانی مناسبی برخوردار باشند. لذا ورزش و آشنایی با فنون دفاع شخصی و ورزشهای رزمی مناسب جزو برنامههای آموزشی آنان خواهد بود.
* ظرفیت پذیرش مأموران انتظامی زن چقدر
است؟
همان گونه که امروزه حتی در کشورهای پیشرفته مطرح است حدود 2 الی 3% از مأموران انتظامی را بانوان تشکیل میدهند و ما هم متناسب با نیازهای مأموریتی از تواناییهای آنان بهرهمند خواهیم شد و برای سال جاری حدود 100 نفر را جذب خواهیم کرد.
* کسانی که میخواهند جذب و استخدام شوند
باید دارای چه شرایطی باشند؟
داوطلبین باید دارای اعتقاد و التزام به مبانی و احکام اسلامی، رعایت اخلاق اسلامی، ایمان به انقلاب اسلامی و نظام جمهوری اسلامی، التزام به ولایت مطلقه فقیه و آمادگی فداکاری در راه تحقق اهداف آنها را داشته باشند. همچنین دارای تابعیت جمهوری اسلامی ایران، عدم سابقه عضویت و یا وابستگی به احزاب و گروههای سیاسی، نداشتن سوء پیشینه و برخورداری از حسن شهرت، برخورداری از سلامت کامل جسمانی و عدم اعتیاد به مواد مخدر، برابر گواهی بهداری ناجا باشند. سن آنها باید حداقل 17 سال و حداکثر 23 سال تمام باشد، حداقل قد برای خانمها 160 سانتیمتر و برای آقایان 165 سانتیمتر است. دارا بودن معدل 14 در پایان دوره متوسطه، موفقیت در کنکور سراسری، موفقیت در مراحل گزینش و مجرد بودن در دوره تحصیل الزامی است.
* تعداد داوطلبان در کنکور سراسری برای
ورود به این رشته از بین خواهران چقدر بوده و چه استقبالی از موضوع به عمل آمده است؟
با عنایت به اینکه جذب خواهران از طریق کنکور و اعطای مدرک کارشناسی به آنان موضوع جدیدی است، طبعا تبلیغات مناسبی در این رابطه صورت نگرفته است. بر اساس اطلاعات ارائه شده از سوی اداره کل پذیرش و استخدام ناجا حدود 3000 تن از خواهران این رشته را در دفترچه کنکور انتخاب کرده بودند که از میان آنان اسامی 817 نفر را سازمان سنجش آموزش کشور اعلام نمود و برای نیمسال دوم سال 78، 100 نفر دانشجو از استان تهران انتخاب و جذب شدهاند.
* لطفا در مورد ویژگیهای لباس دانشجویان
خواهر، خوابگاه و وضعیت کلاسهای آنان توضیح دهید.
رنگ لباس مأموران انتظامی خواهران، همان رنگ مصوب نیروی انتظامی خواهد بود و در رابطه با لباس کار آنان طرحهایی تهیه و ارائه شده است که مراحل کارشناسی خود را طی میکند. خوابگاههای دانشجویان خواهر مستقل و از امکانات رفاهی مناسبی برخوردار است. کلاسهای آموزشی آنان نیز مطابق با استاندارهای دانشگاهی بوده و مجزا از برادران میباشد و از امکانات سمعی و بصری، کارگاه کامپیوتر، لابراتوار زبان، مرکز اطلاعرسانی، کتابخانه، سالن ورزش و ... برخوردار است.
* ظاهرا قرار است تعدادی فارغالتحصیل
لیسانس نیز از میان خواهران جذب نیروی انتظامی شوند. چه تفاوتی میان آنان با دانشجویان مقطع کارشناسی وجود دارد؟
همان گونه که اطلاع دارید در حال حاضر نیروی انتظامی در مشاغل مورد نیاز خود از توانمندیهای بانوان متخصص به صورت کارمندی بهرهمند است و با تصویب بکارگیری مأموران انتظامی زن پیشبینی شده است ان شاءاللّه در نیمه اول سال 79 صد نفر از خواهرانی که دارای مدرک تحصیلی لیسانس، در رشتههای مورد نیازی که اعلام خواهد شد جذب شده و پس از طی حداقل 6 ماه آموزش انتظامی مشغول خدمت به صورت انتظامی گردند که جزییات آن به اطلاع خواهد رسید.
* آیا اعتبارات، بودجه و امکانات لازم برای
جذب دانشجویان دختر فراهم شده است؟
بله، بحمداللّه در این زمینه مشکل خاصی وجود ندارد و تمهیدات لازم اولیه به عمل آمده است.
* چرا به جای دانشکده افسری زنان، نام
مجتمع آموزش عالی خواهران انتخاب شده است؟
از آنجا که قرار است در آینده بر اساس پیشبینیهای به عمل آمده در تدوین نظام آموزشی نیروی انتظامی، کلیه آموزشهای مأموران انتظامی اعم از کارمند، درجهدار و افسر در ادوار مختلف در یک مکان مناسب اجرا شود، نام مجتمع آموزش عالی خواهران برای آن انتخاب شده است.
* اعضای هیأت علمی مجتمع آموزش عالی
خواهران ناجا چگونه انتخاب میشوند؟
فارغالتحصیلان مقاطع کارشناسی ارشد و ترجیحا دکترای رشتههای مورد نیاز بر اساس مقررات وزارت فرهنگ و آموزش عالی و ترجیحا از میان خواهران واجد شرایط جذب خواهند شد.
* در مورد وضعیت مأموران انتظامی زن در
جهان و نیز کشورهای اسلامی چه اطلاعاتی دارید؟ و نقاط اشتراک و افتراق آموزش مأموران انتظامی در جمهوری اسلامی با سایر کشورها چیست؟
بخش اول سؤال البته بسیار کلی است. آنچه مسلم است این است که استخدام زنان در نیروهای مسلح کشورهای غربی و بلوک شرق سابق متداول بوده و در بسیاری از کشورهای اسلامی نیز این موضوع رایج است. روشن است که مأموران انتظامی در کشور ما متناسب با فرهنگ و ارزشهای اسلامی و هنجارهای اجتماعی خودمان به آخرین علوم و دانش انتظامی و پلیسی آگاه خواهند شد تا با استفاده از روشهای علمی ـ کاربردی به اجرای مأموریت بپردازند.
* با تشکر مجدد از شما، در خاتمه اگر مطلب
دیگری را لازم میدانید، بیان فرمایید.
بله، جذب و بکارگیری مأمور انتظامی زن در نظام جمهوری اسلامی طلیعه مبارکی برای بکارگیری این قشر مهم و سازنده در مأموریتهای انتظامی، پیشگیری و پیگیری ناهنجاریهای اجتماعی بویژه در بخش بانوان و زنان اجتماع میباشد و نقش سازندهای که بانوان متعهد و باایمان و توانای کشورمان پس از پیروزی انقلاب اسلامی با سلاح عفاف، پاکدامنی، فداکاری و جدیت در کار توانستهاند ایفا نمایند، نویدی برای نیل به اجتماعی سالم، شاداب و جامعه صالحین ان شاءاللّه خواهد بود و طبیعی است که خواهران در مراحل تحصیلی از تربیت و مشاورههای روانشناسی بهرهمند خواهند شد.
این شغل، شریفترین شغلهاست
دیدگاههای حضرت امام حتی سالها پس از رحلت ایشان آنقدر ملموس و با واقعیات نزدیک است که هر کس از آن بهره نبرد خسران کرده و هر کجا که ضعفی آشکار شود، همانجایی است که به رهنمودهای ایشان توجه نشده است.
امام خمینی در دیدار با مسؤولین و دانشجویان دانشگاه علوم انتظامی، سخنانی ایراد کرده بودند که بخشی از آن به شرح زیر است:
«مسؤولیت دانشگاه پلیس بیشتر از سایر قسمتهاست، برای اینکه اینها کارشان حساستر است. اگر از دانشگاه پلیس آدمهای اسلامی بیرون بیاید، آدمهایی که نسبت به مردم محبت داشته باشند بیرون بیاید، این اصلاح میکند یک مملکت را. به خلاف اینکه اگر آدمهایی باشند که بخواهند تحمیل کنند بر مردم، مردم را اذیت کنند، تربیت آن طور باشد که ایجاد وحشت و رعب کنند در مردم، دین به فساد کشیده میشود، به فساد که کشیده شد خودشان هم رو به فساد میروند. بنابراین، این شغل شریفترین شغلهاست و مسؤولیتش بزرگترین مسؤولیتهاست.»
امید است جمیع نصایح امام در مبحث «نیروی انتظامی» و نیز «جایگاه زنان» با نگاهی همهجانبه و تلفیقی، سرآغاز ایجاد «پلیس زن» قرار گیرد و با درک موقعیت خطیر فعلی گرفتار برخوردهای سلیقهای و کوتهنظریها نشود.
از سوی دیگر نگاه جامعه و آحاد مردم به یک شغل سهم مهمی در مقبولیت اجتماعی و موفقیت شاغلین آن دارد. بنابراین تبیین جایگاه، نقش و وظایف پلیس زن از سوی نیروی انتظامی از مهمترین اقدامات اولیه به نظر میرسد.
این در حالی است که در جریان تهیه گزارش به نظر رسید برخی مسؤولین با نوعی مکث، تردید و محافظهکاری با موضوع پلیس زن روبهرو میشوند، اگر نه، بسیاری از تقاضاهای مصاحبهها بیپاسخ نمیماند.
با این روند «پلیس زن» چگونه معرفی خواهد شد؟ ابهامات مردم در این زمینه چگونه پاسخ داده خواهد شد؟ برای بسیاری در میان اقشار مختلف «پلیس زن» موضوعی مبهم بود. برخی کمترین تصوری در این زمینه نداشتند. برخی با ناباوری خانمهای پلیسی را تصور میکردند که در نقش مأمورین راهنمایی و رانندگی ترافیک خیابانها را کنترل میکنند. برخی تصورشان تنها در محدوده بازرسیها و گشتها بود. آیا ابعاد مختلف وظایف پلیس زن نباید تبیین شود؟ چه کسی باید این کار را انجام دهد؟ بدون شک در این مهم، ابعاد علمی موضوع و جسارت اجتماعی، لازم و ملزوم یکدیگرند.
دو دیدگاه در مقابل یکدیگر
مجموع نظرات مردم ـ آنان که آگاهتر بودند ـ و کارشناسان به دو دیدگاه تقسیم میشود. یک دیدگاه که استقلال و جایگاه تشکیلاتی بالای پلیس زن را برای پیشبرد امور لازم میبیند و دیدگاه دیگری که پلیس زن را نیرویی در ردههای پایین تشکیلات فعلی، با همین شکل موجود، بدون درجه و لباس خاص، کافی میداند.
دیدگاه اول یا قائل به تشکیل معاونت امور زنان در نیروی انتظامی یا جایگاهی در این حد است. معاونتی که مستقیما زیر نظر فرماندهی انجام وظیفه کرده، در جلسات سطوح فرماندهی حضور داشته، بتواند مسایل را منتقل کند و امکانات را جذب نماید. این معاونت میتواند حکم مأمورین و افسران زن مستقر در پاسگاهها، کلانتریها و سایر مراکز استقرار را امضاء نماید و نیروهای مذکور نیز در حوزه وظایف خود زیر نظر این مقام کار کنند. بدین ترتیب تشکیلات پلیس زن به صورتی منطقی و کارآمد از بخش مردان مجزا خواهد شد. این دیدگاه ضمن تفکیک و استقلال بخش زنان، در کلیه موارد از مردان ـ از جمله گشتها و بازرسیها ـ معتقد به اعطای درجه به زنان و استفاده از اونیفورم میباشد.
دیدگاه دوم نیز چنانچه اشاره شد اعتقادی به تحول اساسی در بهرهمندی از توانایی زنان در نیروی انتظامی نداشته و حداکثر بر همان سطوحی که تاکنون از نیروی زنان استفاده شد، البته با آموزش بیشتر تأکید میورزد. این دیدگاه هر گونه تغییر اساسی را موجب بازتابهای منفی و عدم پذیرش اجتماعی میداند.
پلیس زن در برخی کشورهای اسلامی
بسیاری از کشورهای اسلامی مانند مالزی و یا کشورهایی که به رغم رژیم حکومتیشان، مسلمانان اکثریت جمعیت آنان را تشکیل میدهند مانند ترکیه، دارای پلیس زن هستند. با همکاری روابط عمومی سازمان عقیدتی ـ سیاسی نیروی انتظامی اطلاعاتی در مورد وضعیت پلیس زن در این کشورها به دست آوردیم که میخوانید:
بنگلادش
ـ اعضای پلیس اعم از زن و مرد دارای امتیازات و حقوق مساوی برای اجرای سیاست امنیت ملی هستند.
ـ استخدام پرسنل زن از نظر شرایط مانند مردان است، بجز در آزمایشات فیزیکی و بدنی که برای زنان دوی 60 متر و 600 متر و برای مردان دوی 100 متر و 1000 متر تعیین شده است.
ـ زنان 6/5% از کل پرسنل پلیس را تشکیل میدهند.
ـ استخدام زنان به صورت کارمند بوده و زنان حق نگهبانی، درجهداری، افسری و شرکت در مأموریتهایی که گذراندن دورههای تخصصی نظامی را میطلبد، ندارند.
ـ اونیفورم نیروی پلیس برای زن و مرد یکسان است.
مالزی
ـ پلیس زن در مالزی نقش پشتیبانی و حمایت کننده در دفاع از مرزهای داخلی و خارجی کشور را دارد.
ـ استخدام زنان از سال 1955 در مالزی، صورت پذیرفته است.
ـ زنان در سمتهای دانشجو، معاون و سرپرست نیروی پلیس، بازرس، پاسبان و پلیس خارجی انجام وظیفه میکنند.
ـ زنان و مردان از طریق آگهی استخدام و پس از اطمینان از دارا بودن شرایط لازم با قبولی در مصاحبه به کار فرا خوانده میشوند.
اردن
ـ اولین مدرسه پلیس زن در اردن در سال 1972 ایجاد و 6 دختر با کسب امتیازات لازم، اولین فارغالتحصیلان این مدرسه بودند.
ـ با افزایش تعداد داوطلبین در سال این مدرسه تحت عنوان مؤسسه ملکه سبا فعالیت خود را افزایش داد و در سال 1978 به مرکز فرماندهی پلیس زن تغییر نام یافت.
ـ آموزش این داوطلبین، کوتاهمدت و طی 3 هفته انجام میگیرد. البته قرار است به منظور ارتقاء سطح کیفی آموزش این مدت به 9 ماه افزایش یابد.
ـ شرایط پذیرش داوطلبین و استخدام آنها مشابه آقایان است.
گویان
ـ در این کشور از زنان پلیس بنا بر میزان تحصیلات و مهارتهای نظامی و تجربیات آنها در برقراری امنیت ملی استفاده میشود.
ـ زنان پلیس گویان در امور مرزی و مرزبانی بکار گمارده نمیشوند.
ـ زنان نیز مانند مردان باید از وضعیت مناسب جسمانی و روانی برای استخدام برخوردار باشند و آزمونهای علمی و جسمانی مختلفی را بگذرانند.
ـ نیروی پلیس زن 31 پلیس مرد در گویان است.
ـ پلیس زن از بقیه پرسنل جدا انگاشته نمیشود، اما چنانچه لازم باشد آموزشهای خاصی بدانها داده میشود.
ـ در گویان رنگ اونیفورم پلیس بر اساس درجه متفاوت میباشد.
ترکیه
ـ زنانی که در ترکیه خواستار استخدام در نیروی پلیس باشند پس از انجام مصاحبه و آزمونهای جسمانی و علمی با اطمینان از شرایط لازم بکار گرفته میشوند.
ـ آنها ابتدا به مدت 9 ماه در مراکز آموزشی مربوطه تحت تعلیم قرار میگیرند.
ـ به پایان رساندن دوره تحصیلی متوسطه، داشتن شرایط سنی بین 18 تا 27 سال و داشتن حداقل 165 سانتیمتر (برای زنان) از شرایط لازم است.
ـ در ترکیه با حدود 65 میلیون نفر جمعیت، حدود 5000 پلیس زن وجود دارد.
ـ نحوه احترامات نظامی در میان نیروهای مسلح یکسان میباشد.
مبحث پلیس زن از منظر جامعهشناسی
موضوع «پلیس زن» میتواند و میبایست از ابعاد و جنبههای گوناگون علمی، اجتماعی، شرعی، امنیتی، انتظامی و ... مورد بحث و بررسی قرار گیرد. اما مهمترین این جنبهها بررسی موضوع از دیدگاه جامعهشناسی است.
این مهم را به خانم طیبه میرزا اسکندری جامعهشناس و روزنامهنگار میسپاریم. خانم اسکندری که به دلیل همکاری با مشاورت فرماندهی نیروی انتظامی در امور زنان، از نزدیک با روند و تحولات مربوط به پلیس زن نیز آشنا هستند، طی مقالهای برای ما به بررسی موضوع پرداختهاند. با تشکر از ایشان عین مقاله مذکور را در زیر میخوانید:
به لحاظ جامعهشناختی هیچ جامعهای به دور از آسیب و کجروی اجتماعی نیست. میزان آسیبهای اجتماعی و انواع آن از جامعهای به جامعه دیگر فرق میکند، ولی اصل وجود آن در هر نوع جامعه و گروه اجتماعی اجتنابناپذیر است.
در برخورد با آسیبهای اجتماعی از منظر جامعهشناختی دو نحوه برخورد مطرح است:
1ـ پیشگیری از آسیبهای اجتماعی
2ـ مقابله با آسیبهای اجتماعی
در بخش پیشگیری از جرم و آسیب اجتماعی با مجموعه عوامل متعدد و گستردهای مواجهیم که بایستی در ابعاد مختلف در جامعه در نظر گرفته شود. بخش مقابله با آسیب اجتماعی در مقایسه با بخش پیشگیری از گستردگی و عمق کمتری برخوردار است، اما عملیتر از بخش پیشگیری است، بنابراین بیشتر به آن توجه میشود. در جوامع بزرگ و پیچیده امروزی نیروی پلیس مهمترین نیروی سازمان یافته و رسمی برای مقابله با آسیب اجتماعی است. قدمت چنین سازمانی نسبتا قابل توجه و طولانی است. در جوامع گذشته هم تشکیلاتی برای تحقق امنیت و نظم و مقابله با جرم و مجرمین وجود داشته، ولی با تشکیلات کنونی پلیس در کشورهای مختلف متفاوت بوده است، منتها سابقه حضور زنان در تشکیلات پلیس به کمتر از یک قرن باز میگردد.
در کشور ما حضور زنان پلیس در سازمان شهربانی سابق در سالهای پیش از انقلاب مطرح بوده است. این حضور را از چند منظر میتوان تبیین کرد:
1ـ سیاستهای رژیم شاه در جهت ایجاد زمینه حضور نمایشی و غیر فعال زنان در صحنههای مختلف اجتماعی ـ سیاسی به عنوان یکی از مظاهر مدرنیته بوده است و بحث پیشرفت واقعی زنان مطرح نبوده است.
2ـ اصرار رژیم پهلوی برای حضور زنان در جامعه با هیئت و فرمی خاص بود که مشخصا با فرهنگ دینی و هنجارهای اخلاقی جامعه مغایرت داشت. در واقع رژیم از این حضور به مثابه ابزاری در تقابل با دین در جامعه استفاده میکرد. جریان کشف حجاب و به دنبال آن ظاهر شدن برخی زنان با لباسها و آرایشهای فرنگیمآبانه در محافل و مجالس در همین راستا صورت گرفت.
3ـ توده مردم مسلمان در مقابل این حضور نمایشی و ابزاری زنان نه تنها رویکرد مثبتی نداشتند، بلکه به مقابله و مبارزه با آن دست زدند و در رأس این مبارزه هم طبعا علمای دینی و حوزههای علمیه قرار داشتند.
در آن دوران پلیس زن هم یکی از جلوههای چنین حضوری از زن در صحنه جامعه به حساب میآمد و طبعا با نگاهی مثبت و خوشبینانه به آن نگریسته نمیشد. همین نحوه نگرش هم باعث شد که در سالهای آغاز پیروزی انقلاب اسلامی موضوع پلیس زن در دستگاه انتظامی جمهوری اسلامی منتفی گردد. بخصوص که این سالها، سالهایی پر آشوب و درگیری در شهرها بود (به طور خاص شهرهای مناطق مرزی) و حضور زنان در جریان مهار و سرکوب این آشوبها و فتنهها چندان بایسته به نظر نمیرسید. اما اتفاقا همین آشوبها نقطه آغازی بر آشکاری ضرورت حضور زنان در نیروی پلیس به حساب میآمد. علت آن بود که گروههای شبه نظامی که با جهتگیریهای سیاسی به مقابله با نظام جمهوری اسلامی دست میزدند غالبا اعضا و طرفدارانی از میان دختران و زنان داشتند که در جریان درگیریها هم حاضر میشدند و جریان تعقیب و دستگیری آنها توسط مأمورین مرد صورت میگرفت و البته در آن هنگام توجه چندانی به این مسأله نشد.
با پایان گرفتن جنگ تحمیلی هشت ساله عراق با ایران، اهمیت نیروی انتظامی که در این سالها کمرنگ شده بود، یک بار دیگر نمایان شد. بخصوص که سیاستهای فرهنگی و اقتصادی پس از جنگ در سالهای بازسازی، زمینه حضور زنان را در فعالیتهای متنوع و گسترده اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی فراهم آورد. در این صورت طبیعی است که آسیبها و جرمهای مربوط زنان نیز بیش از پیش در جامعه پدیدار میشود، اعم از جرمهایی که نسبت به زنان صورت میگیرد یا جرمهایی که توسط زنان انجام میپذیرد. در مقابله با این جرمهاست که بحث پلیس زن مطرح میشود و اهمیت و ضرورت مییابد. زیرا:
1ـ از نگاه دین و احکام دینی ارتباط صحیح زن و مرد در سطح جامعه در چارچوبی مشخص تعریف شده است. شکستن هنجارها و قالبهای مربوط به این ارتباط، نوعی ناهنجاری است که در جامعه اسلامی، پلیس بایستی به آن هم بپردازد. طبعا نیروی پلیس در رهگذر این مقابله حق ندارد که خود به همین ناهنجاری مبتلا شود. اولین نقطه ضرورت حضور پلیس زن در جامعه همین است که برای افراد غیر متخصص هم ملموس است.
2ـ مسأله مهمتری که به لحاظ تخصصی از منظر روانشناسی انحرافات و جامعهشناسی انحرافات مطرح است، عامل جنسیت است که در تبیین علل و عوامل جرم و راههای مقابله با آن بسیار مهم است. همان گونه که امروزه تمامی برنامههای توسعه و تحول اجتماعی در سطح کشوری، منطقهای و جهانی عامل جنسیت را به عنوان عاملی مؤثر و تعیینکننده در نظر میگیرند، در مقولههایی چون نظم و امنیت اجتماعی و مقابله با جرم، این عامل باید به حساب آید و وجود زنان پلیس در تبیین، سیاستگذاری و برنامهریزیهای مربوطه به همین لحاظ، مهم و ضروری است.
افکار عمومی و پلیس زن
همان گونه که اشاره شد، در زمان حاکمیت رژیم پهلوی افکار عمومی نگاه مثبتی نسبت به حرکتها و اصلاحات که با عنوان پیشرفت زنان صورت میگرفت نداشت.
اما روند انقلاب اسلامی به گونهای بود که حضور تودههای زنان مسلمان را در جریان انقلاب موجب شد. این حضور در سالهای پس از انقلاب، در دوران جنگ و بازسازی، ادامه یافت و بلکه تقویت شد. این نحوه حضور زنان که دقیقا مطابق با چارچوبهای دینی و بر اساس نقطهنظر رهبری انقلاب امام خمینی صورت گرفت، برخلاف گذشته موجب تغییر نگرش افکار عمومی نسبت به حضور اجتماعی زنان شد و همین تغییر نگرش منشأ تحولاتی مهم در وضعیت دختران و زنان گشت به گونهای که مراکز آموزشی با افزایش چشمگیر شمار دختران روبهرو شد و در عرصههای سیاسی ـ اجتماعی هم حضور رو به گسترش زنان مشهود بود.
تغییر نگرش افکار عمومی نسبت به حضور زنان در فعالیتهای اجتماعی و عرصههای اقتصادی، بیشک میتواند زمینهساز حضور پلیس زن در جامعه باشد. بخصوص اگر نقش مؤثر پلیس زن در ایجاد امنیت و آرامش برای زنان و دختران و کلاً خانوادهها برای افکار عمومی مطرح شود.
البته در پذیرش پلیس زن از نظر افکار عمومی، موقعیت و جایگاه تشکیلات پلیس هم تأثیر اساسی دارد. دستگاه پلیس در جامعه پیش از انقلاب دستگاهی سرکوبگر و ضد مردمی در خدمت اهداف خاص رژیم شاه محسوب میشد. در سالهای پس از انقلاب که حاکمیت جمهوری اسلامی برقرار شد، نیروی پلیس نقش منفی ضد مردمی خود را در دیدگاه عامه تبدیل به نیرویی در خدمت نظام جمهوری اسلامی و مردم کرد. اما واقعیت این است که نیروی انتظامی در سالهای اخیر نتوانسته اقتدار و قابلیت کافی در جهت ایجاد امنیت، نظم و نگاهبانی از هنجارهای دینی و ارزشهای متبلور را در این هنجارها به دست آورد. ناگفته نماند در حفظ ارزشها و هنجارها در یک جامعه، تنها نیروی انتظامی مؤثر نیست، بلکه مجموعه دستگاههای فرهنگی و سیاستگذاریها و برنامهریزیهای آنهاست که نقش تعیینکننده دارد، منتها نیروی انتظامی هم به عنوان بازوی اجرایی این مجموعه نقشی بسزا در حفظ و تثبیت هنجارها دارد که به نظر میرسد به سبب مشکلات و ضعفهایی که در این سالها در دستگاه پلیس کشور بوده، این نقش بخوبی ایفا نشده است (مشکلات اداری و سازمانی، اقتصادی و لجستیکی). در این صورت ممکن است این موقعیت نه چندان مطلوب پلیس نگاه جامعه را نسبت به پلیس زن هم دچار تردید و سؤال سازد. در این زمینه صاحبنظران دو گونه نظریه را مطرح میکنند:
اول ـ گروهی معتقدند که از آنجا که پلیس زن در نیروی انتظامی جمهوری اسلامی ایران پدیده جدیدی است، میتواند نگاه و داوری جدیدی را هم از سوی افکار عمومی به خود جلب کند. نگاهی که مثبتتر از نگاه به کلیّت پلیس باشد.
دوم ـ گروهی دیگر اعتقاد دارند که عدم اعتماد و اطمینان کامل عمومی نسبت به پلیس شامل پلیس زن هم خواهد شد.
هر دو گروه برای صحیح نشان دادن نقطه نظر خود دلایل و شواهدی دارند، اما از آنجا که ضرورت حضور پلیس زن امری آشکار و انکارناپذیر است، بهتر آن است که حضور پلیس زن با تمهیدات و مقدمات درست تحقق یابد و از آن طرف افکار عمومی برای شناختن ضرورت و اهمیت آن در معرض روشنگری قرار گیرد که در این صورت احتمال پذیرش افکار عمومی نسبت به پلیس زن بسیار زیاد خواهد بود.
عدم وجود پلیس زن
در سالهای پس از پیروزی انقلاب اسلامی قاعدتا میبایستی دستگاههای قانونگذار و سیاستگذار و مجریان امور در طرح و اعمال یک برنامه فرهنگی منسجم و عملی برای ایجاد تغییرات اساسی در جامعه طاغوت زده، تلاش کنند. اما متأسفانه در همه این سالها جز برنامهها و عملکردهای غیر ریشهای، متفرق و بعضا حتی متناقض با یکدیگر کار مهمی برای فرهنگسازی صورت نگرفت. صاحبنظران و آگاهان در امور اجتماعی بر این باورند که این ناکامی معلول عوامل متعددی است که نبود زنان در سطحهای مختلف سیاستگذاری و اجرا از اهم این عوامل است. یعنی بسیاری از تصمیمگیریها و برنامههای عملیاتی برای ایجاد تغییرات فرهنگی مطلوب در جامعه (مثلاً حجاب) که اتفاقا بیشترین ارتباط را با زنان داشت، بدون حضور نگرش زنانه به مسأله انجام گرفت و در نتیجه به مقصود نرسید. مشخصا در نیروی انتظامی که متولی سه وظیفه مهم (پیشگیری از جرم، مقابله با جرم، ارائه خدماتی چون صدور گذرنامه) است نبود زنان، مشکلات مهم در سیاستها و برنامهها و اجرا به دنبال داشت که تبیین چند و چون این مشکلات بر عهده مسؤولین و دستاندرکاران نیروی انتظامی است.
اثرات حضور پلیس زن
دستگاه پلیس در هر سه وظیفه اساسی خود مخصوصا در پیشگیری (با ایجاد نظم و امنیت و آرامش) و در ارائه خدمات، با اقشار گوناگون زنان و دختران سر و کار دارد. مسلم است که امنیت و آرامش کامل برای دختران و زنان در صورتی در جامعه محقق خواهد شد که نیروی پلیس زن نیز در ایجاد آن سهمی داشته باشد. در بخش خدمات نیز سهولت و صحت خدمات به لحاظ اجرایی و هم شرعی ایجاب میکند که کار زنان را در نیروی انتظامی خود زنان انجام دهند. بدیهی است مراد از حضور پلیس زن، تنها در سطوح اجرایی به کار گرفته شدن زنان در نیروی انتظامی نیست، بلکه این حضور بایستی در کلیه سطوح بخصوص سطوح تصمیمگیری و سیاستگذاری هم باشد.
راههای جذب نیروهای زن مسلمان به دستگاه
پلیس
برخی بر این باورند که در حال حاضر نیروی انتظامی از وجاهت و حیثیت زیادی در میان عامه مردم برخوردار نیست. پیشینه نامطلوب این نیرو در گذشته و مشکلات مادی، لجستیکی و سازمانی کنونی باعث شده که متأسفانه نیروی انتظامی جایگاه چندان خوبی در نگاه افکار عمومی نداشته باشد. در نتیجه نمیتوان انتظار داشت در وضعیت کنونی مردم مسلمان پذیرای حضور دختران و زنان خود در این مجموعه باشند و مادامی که نگرش مثبت و مساعدی نسبت به نیروی انتظامی در مردم وجود نداشته باشد، این عدم پذیرش باقی خواهد بود؛ مگر آنکه مردم تغییر در وضعیت نیروی انتظامی را مشاهده کنند و این تحول را باور نمایند. برای تحقق این مسأله هم چند راهکار وجود دارد:
1ـ نیروی انتظامی به جهت نوع وظایف و تنوع آن ناچار حضوری دایمی و همه جانبه در سطح جامعه دارد. بنابراین ظاهر، رفتار و گفتار افراد این نیرو دایما در معرض نگاه و قضاوت عموم است. آموزش صحیح افراد موجود در نیرو و اعمال نظارت و بازرسی دقیق برای حسن اجرای وظایف قانونی و عدم تخطی از آن بخصوص در منظر نگاه مردم میتواند به بالا رفتن اعتماد عمومی نسبت به نیروی انتظامی کمک کند. ضمن اینکه جذب نیروهای تازه هم بایستی با استانداردهای بهتر و مطلوبتری نسبت به گذشته صورت گیرد.
2ـ نیروی انتظامی به جهت اهمیت و حساسیت کار و وظیفهای که به عهده دارد، بایستی جایگاهی شایسته در مجموع تشکیلات اداری کشور داشته باشد. طبیعی است که مردم این جایگاه شایسته را از خلال تصمیمگیریها، بودجهبندیها و سیاستگذاریهای صحیح بخوبی درمییابند. به علاوه ارتقا و بهبود شرایط رفاهی و معیشتی افراد نیرو در گروی احراز همین جایگاه است. اگر این شرایط بهبود واقعی بیابد، قطعا افراد نیرو هم در کسب وجاهت برای نیرو و جلب اعتماد عمومی موفقتر خواهند بود.
3ـ جایگاه پلیس زن در نیروی انتظامی و در بخشهای مختلف جامعه که به عملکرد و وظایف پلیس زن مربوط میشود، باید بخوبی تبیین و تشریح شود. در واقع هم افراد نیروی انتظامی در درون این مجموعه بایستی ضرورت و اهمیت حضور پلیس زن را به عنوان همکار دریابند و راههای صحیح همکاری و تعامل با پلیس زن را بشناسند و هم جامعه بزرگ. کار تبلیغاتی مناسب، گسترده و مستمر در یک مدت زمانی مشخص مقدمه پدیداری این شناخت و ارائه آموشهای لازم در این مورد است.
اگر این سه مقدمه تحقق یابد، نه تنها راه حضور و انجام وظیفه پلیس زن در نیروی انتظامی و جامعه بزرگ سهل و هموار میشود، بلکه روشنی افکار عمومی نسبت به مسأله پلیس زن و جایگاه شایسته آن میتواند موجب اقبال زنان و دختران مسلمان و متعهد به نیروی انتظامی باشد.
منبع سایت حوزه